وقتیکه سپیده دم با بیم و هراس ورچه کاخ جاویدانی خود را
بروی خورشید بامدادی می گشاید مرا بیاد بیاور
وقتیکه شب غرق در رویائی دور و دراز دامن کشان
زیر حجاب سیمین خود می گذرد از من یاد کن
هنگامی که نزدیکی لحظه وصل دل در سینه ات به تپش ور اورد
و سایه روشن غروب تو را به رویای دلپذیر شامگاهان
دعوت کند گوش بسوی جنگل فرودار تا بشنوی صدائی را که
با ملایمت می گوید: مرا بیاد بیاور
سلام . . .
من اول !!
در همه چیز تأمل می کنم و رسوخ می کنم ؛ اگرچه همه چیز را دنبال خود کشیده ام . . . اما بگذار از میان همه خدایان خدایی جز فراموشی بر این رنج آگاه نگردد !
سلام
خوب بود
اگه وقت کردید به وب من هم یه سری بزنید
من بیش از1300مقاله وتحقیق رایگان راجمع آوری کردم
وبلاگ من الان پیج رنک2 داره
ومی خواهم باوبلاگ شماتبادل لینک کنم
لطفااگرتمایل داریدمن راباعنوان "1300مقاله وتحقیق رایگان"وبه آدرس:http://www.beheshtnet.blogfa.com
لینک کنیدوسپس ازطریق نظرات خبردهیدتامی خواهیدباچه نام وآدرسی لینک شوید
من بعدازاینک شمارولینک کردم بهتون اطلاع می دم
ممنون