باز گرد ای مهر تابان. روشن این کاشانه کن
زنده شوق پرفشاندن را در این پروانه کن
باز گرد ای ساقی پرشور بزم راستی
از می هستی و محبت لب بلیت پیمانه کن
باز گرد و بار دیگر ان هیا هوی مرا
اتشین تر دلنشین تر بر در میخانه کن
باز گرد و خلوت سرد مرا با یک نظر
رونقی شاهانه بخش و محفلی شاهانه کن
باز گرد ای برق رحمت اشک جانسوز مرا
در دل دریای هستی گوهری یکدانه کن
از کتاب معینی کرمانشاهی
سلام آقا افشین . از اینکه به من سر میزنی ممنونم . امیدوارم انتظارت هم به پایان برسه و اونیه که منتظرشی برگرده......
سلام و خیلی ممنون از کامنتی که دادی
خوشبختانه همه دوستانم در کنارم هستند و من هم از همنشینی با اونا لذت میبرم.و داشتم کتاب معینی کرمانشاهی رو می خواندم که این شعر رو دیدم گفتم بنویسم تا بقیه هم استفاده کنند.
پیروز باشی