نمی دانم محبت را بر چه کاغذی بنویسم که هرگز پاره نشود.
بر چه گلی بنویسم که هرگز پرپر نشود.
بر چه دیواری بنویسم که هرگز پاک نشود.
بر چه آبی بنویسم که هرگز گل آلود نشود وسر انجام بر چه قلبی بنویسم که هرگز سنگ نشود.
خدایا تو که سرچشمه محبت هستی کمکم کن و هدایتم کن و به من قلبی بده تا بتوانم محبت را از ان به همه هدیه کنم
دوست خوبم سلام:
نازنینا به تو مینازم و با ناز تو سرگردانم
از خودم هیچ نمیدانم و دانم که تو را می دانم اهل دل صحبت رسوایی ما را ابداً گوش نداد
تا ببیند که به یک نقطه در این دایره سرگردانم
چکه چکه اگر از سقف دلم چکه کند تنهایی
بی تو میمیرم و اما به سر قول خودم می مانم
سبز باشی و پایدار
ممنون از لطفت به پارتنون.
محبت را نثار کسی کن که لایقش باشد - نه آنکه تشنه اش باشد .... که تشنه سیراب خواهد شد !
نمیدونم این رو شنیدی یا نه ولی
محبت را از درخت بیاموز که سایه از سر هیزم شکن هم بر نمی دارد
شما که پیش از این می نوشتی به سان رود در نشیب دشت باش ولی حتی رود هم محبت و بخشندگی را از دشت تشنه دریغ نمی کند و دشت تشنه را سیراب می کند
نمی دانم شاید هم..............
یه پیشنهاد محبتو روی دیوراه دهلیزه چبم بنویس که هیچوقت پاک نمی شه گذشته از شوخی مطلب جالبی بود